شهیـد حبیــب دوستــدار

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهیـد حبیــب دوستــدار

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهیـد حبیــب دوستــدار

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام حبیــب دوستــدار از شهدای دانش آموز شهرستان میاندرود می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : حمید
تاریخ تولد : 1343/05/06
تاریخ شهادت : 1360/12/10
محل تولد : میاندرود
جاویدالاثر -مفقود
نحوه شهادت : اصابت ترکش به بدن
محل شهادت : تنگه چزابه
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

بايگاني

وصیت نامه شهید دوستدار :

چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۲۰ ب.ظ

وصیتم عمل به آیات قرآن ، نهج البلاغه و سخنان امامان است . پدر و مادر مهربان این وصیت نامه من پس از شهادت است قبل از اینکه این سعادت نصیبم شود من شروع کرده ام و امیدوارم با یک پیروزی یا جزیی برای خدا و اسلام و قرآن جان بی ارزشم را به آفریننده خود تسلیم کنم ، امیدوارم بتوانم . از شما میخواهم پس از شهادتم هیچ گونه گریه زاری نگنید بلکه خوشحال باشید زیرا من پیروز شدم و به آرزوی خود رسیدم و امیدوارم برادران و دوستان من بعد از من بتوانند با پاسداری مرز و بوم این کشور اسلامی را از دست دشمنان کافر وپلید پاک گردانند . مادر جان هر موقع یاد من افتادی و خواستی گریه کنی و یا اینکه بر سر قبرم بیایی آن لحظه به فکر کربلای حسین (ع) باش که در آن زمان با کافران و ستمگران برای پا برجا ماندن اسلام آزادی تمام مسلمانان از زیر سلطه یزید جنایتکار و جانی چگونه خود و فرزندان عزیزشان را دو دستی تقدیم حق تعالی نمود . مادرم مگر علی اکبر و قاسم و سرباز شش ماهه اش در عاشورا در کربلای امام حسین شهید نشدند و مگر حضرت عباس دو دستش را از تن جدا نکردند پس مگر من که از این بزرگواران بیشتر نیستم بلکه یک بنده گنهکارم و از شما ملت شهید پرور ایران میخواهم که پشت امام را خالی نکنید .

الناس قیام اذا ماتو انبتهوا : مردم در این دنیا به خواب غفلت فرو رفته اند ولی بعد از مرگشان بیدار و آگاه میشوند.

درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

 با تشکر از بسیجی ارجمند حاج محسن دوستدار

خصوصیات اخلاقی او در خانواده خوب و سرمشق دیگر برادران بود . همیشه لبخند بر لبانش جاری بود و هیچ گاه از حرف پدر و مادر سرپیچی نمیکرد و سعی میکرد اداب و احکام اسلامی را در همه شئون زندگی اش جای دهد . جوانی بود دور از همه خواسته ها و غرورهای نفسانی و در برخورد با مردم و دوستان متین و ساده بود .

سرانجام با توجه به اینکه خود را مدیون انقلاب و مملکت را درگیر جنگ با مزدوران بعثی عراق دید تصمیم بر این گرفت که در اواسط سال تحصیلی اش به نبرد با صدامیان به جبهه برود و با تلاش و اصرار فراوان به خواست عقیدتی خود عمل نمود . و در دی ماه سال 60 راهی دوره آموزشی در شهر چالوس و به جبهه اهواز اعزام شد و چند روز در اهواز متوقف و سپس به بستان از آنجا به جبهه رقابیه منتقل گشته و در حمله فتح المبین در نبرد سنگین به درجه رفیع شهادت نائل آمد .


۹۴/۱۰/۰۹ موافقين ۰ مخالفين ۰
میثم میثم

نظرات  (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی